این داستان:

هدیه ی صبر

تمام سختیهای من، آزمون الهی بود ... صبر در برابر مشکلات و بازشدن دریچه ای از نور و برکت الهی که نویدبخش زندگیم بود.
اینجا همیشه امید هست

من و همسرم سال ۸۱ عروسی کردیم. اوایل زندگی مون همسرم با بچه دار شدن مخالف بود؛ ولی من اصرار داشتم که توی سن کم باردار بشم. هجده سالم بود و ترس از این داشتم مبادا دیر بشه که شد.

سال ۸۳ به توصیه ی دکتر، عکس رنگی رحم انجام دادم و مشکلی نداشتم. بعد که همسرم آزمایش اسپرم داد، بهمون گفتن جهش اسپرم ضعیفی داره. چندسالی کلا بیخیال شدم. سال ۸۷ به مرکز نوین مراجعه کردم و دوبار آی یو آی شدم؛ ولی متاسفانه جوابی نگرفتم. خلاصه با نظر خانم دکتر وارد سیکل آی وی اف شدم. باز هم بی نتیجه بود.

مجددا بعد از چندسال برای درمان به تهران مراجعه کردیم. اونجا هم سه سال در رفت وآمد بودیم  و در نهایت گفتن باید آی وی اف انجام بدیم. اما وقتی با اون مرکز تماس گرفتم و هزینه ها رو پرسیدم، کلا ناامید شدم؛ چون درتوانمون نبود …

 

بعداز۱۸سال به لطف خداوند بزرگ انگار همه چیز دست به دست هم داد تا ما دوباره برای درمان بیایم مرکز نوین…

حالا من ۳۸ساله م شده بود. وقتی بهمون گفتند دیرکردم بخاطر سن خودم و همسرم، اولش خیلی ناامید شدم. ولی توکل به خدا کردم و توی این مسیر محکمتر قدم برداشتم. وارد سیکل درمانی آی وی اف شدم و بعد از مصرف داروها و آمپول ها، عمل تخمک کشی با موفقیت انجام شد. خداروشکر یک بسته جنین برام تشکیل شد و قرار شد سه ماه بعد اونو برام انتقال بدن. با کلی استرس رفتیم و  برای بالابردن شانس بارداری، روش انتقال متوالی رو انجام دادند.

روز دهم بعد انتقالم بود که وسوسه شدم وتست بی بی چک رو انجام دادم. درکمال ناباروری مثبت بود! اصلا باورم نمیشد اون ۱۴روز برای من انگار ۱۴سال گذشت! بالاخره برای آزمایش رفتیم … و باز هم مثبت شد!

تنها با یک بسته جنین و توی اولین انتقال! بعداز تقریبا ۱۸سال ناباروری…

الان دخترم نازنین زینب دوسال و دوماهشه.

زمانیکه دخترم یک سال و سه ماهه ش بوده، من بطور طبیعی باردار بودم و خبر نداشتم. تا اینکه اسفند ماه ۱۴۰۱ بازهم تست انجام دادم و مثبت بود!

با انجام سونوگرافی معلوم شد سه ماهه باردارم. خدایا …

الان پسرم سید حسین دوماهه ست. تمام سختیهای من، آزمون الهی بود … صبر در برابر مشکلات و بازشدن دریچه ای از نور و برکت الهی که نویدبخش زندگیم بود.

 

ازصمیم قلبم آرزو میکنم تمامی شما عزیزان طعم شیرین وصف نشدنی مادر شدن رو بچشید.

ازخداوند منان سپاسگزارم.

با تشکر از زحمات بی دریغ خانم دکترمنصوری عزیز وتمامی پرسنل با محبت و دلسوز مرکز نوین.

advanced divider
حالا ما آماده‌ایم تا داستان شمارو بشنویم